من خیلی خوشحالم که دختر نشدم ، بزرگترین دلیلشم اینه که احتمالا عمه چندتا برادزاده میشدم که هر غلطی می کردن ملت حوالش می دادن به اعضا و جوارح من.
دوست من بشین تو خونت کتاب بخون ، باور کن ثوابش بیشتر ، حسین نیازی به عزاداری منو تو نداره ، اگه کسیم باید عزاداری کنه اونه ، به حال و روز منو و تو .
یک پیاده روی خیس و میل به بی انتهایی این راه و پاهایی که میل به تند رفتن ندارد و فکری که می خواهی تا صبح آنرا در سرت نگاه داری و بپرورانی و هی از نو آن را بخوانی و هی بخوانی ، شاید تنها تکرار لذت بخش زندگیت باشد ، اینها می تواند نشانه چه باشد ؟
تویی که از ریسمان سیاه و سفید هم می ترسیدی ، شاید بترسی و شاید هم می ترسی . شاید انتظار بهترین حربه باشد ، که اگر نباشد مگر کاری دیگر هم می توان کرد .رابطه ای 20 به 1060 در میان است که بیستش برای توست و باقیش هم به دست روزگار شاید کمی ناجوانمردانه باشد ، ولی تا بوده همین بوده و هست ، اگر می خواهی بخواه و اگر نخواستی هم ...
نمی دونم تجربش کردی یا نه ، ولی یه موقع هایی هست که آدم واقعا مخش میگوزه .
به نظرم شنیع ترین کاری که یک دختر میتونه بکنه لب کاشتنه ، از نظر من این دختر با خفاش شب های تهران که 11 نفر رو کشت هیچ فرقی نداره .
البته دختری که سیگار میکشه رو اصلا نیاوردم چون بدون برگزاری هیچ دادگاهی اون مستحق سنگساره
پ ن :خیلی احمقانس ، ولی قول دادم که خودمو سانسور نکنم .