عاشقشم

هر کی تو زندگی من بیاد دچار یک مثلث عشقی میشه ، من ، اون ، هندونه

خرده جنایت ها

تمام تی بگ های دنیا از من گریزانند ، کسی چون من چنین ناجوانمردانه بعد از لاسی مفصل به دارشان نکشیده است .

فانتزی های من 5

یه موقع هایی که تو خیابون منتظر تاکسی بودم ، به این فکر می کردم چه خوب بود الان یه دختر خانم باشخصیت با یه بنز  S500 جلوم ترمز می زد و . . .  باقی ماجرا

خرده فرمایشات 9

یه سری اسامی ذاتا تحریک کنندس ، نمی دونم صاحبش باید خوشحال باشه یا ناراحت .

تجا*وز به معانی

در سالهای دور که خبری از اینترنت و تلویزیون و رسانه نبود، یکسری معانی و واژگان تنها در نهان خانه دل ها نگهداری می شدند و به این سادگی ها به بیرون نمی جستند ، اما امروزه روز واژگان عفیف گذشته ، دریوزه گشته اند ،دوستت دارم دیگر آن معانی گذشته را ندارد ، بیائید به فاحش*گی ارزش ها دامن نزنیم .

پیازهای یک آبگوشت

خیلی کم شده که فیلم های آبگوشتی تلویزیون تحت تاثیرم قرار بده ، اما دیشب تو سکانس داخل ماشین فیلم راه طولانی هنگامی که رضا کیانیان در نقش یک پدر در گفتگو با پسر ناراضی اش کاملا مستاصلانه سعی می کنه تا بچه هاشو از زندگیشون راضی نگه داره حتی شده با دروغ  تحت تاثیرم قرار داد ، ، اوج درموندگیو می شد از نگاهش خوند .

این روزهای من

تو بچگی فکر می کردم آدم بزرگ ها حتما دنیای عجیب غریبی دارن ولی تازگی ها فهمیدم ، اکثر بزرگها همون کوچیکهایی هستند که فقط قالبشون عوض شده ، مثلا تصوری که اون موقع از سن الانم داشتم اصلا مثل الان خودم نیست ، من خیلی عوض نشدم .

اعترافات

به لیست جنایت های من تجاوز به یک هندوانه زبان بسته را هم اضافه کنید .

فانتزی های من 4

تا حالا فکر کردی چه جالب بود اگه زن و مرد به جای اون کار ! با هم دست که می دهند بچه دار شوند؟ اونوقت دست های زن و مرد به عنوان اعضای تنا*سلیشون شناخته می شد و باید با دستکش می پوشاندنش و گشت*ارشاد هم می رفت تو خیابان ها و هر کی دستکشش کوتاه بود را می برد ارشاد می کرد ، قسمت جالب تر قضیه این هست که اگه دو نفر که همدیگرو تو خیابون دیدند اگر بخواهند احوالپرسی به جای دست دادن باید چه کار کنند ؟

فانتزی های من 3

فکر کن دنیا طوری بود که همه لخت بودن ، اون وقت اگه یک زنی چادر می پوشید همه کف می کردن براش .