چیزهایی هست که نمی دانی

سخت میشه فیلم خوب پیدا کرد ، "چیزهایی هست که نمی دانی" خوب بود ، در اواسط لیست خوب های من قرار گرفت ، دو بار دیگه باید ببینمش .


پ ن : "ویلای من" مهران مدیری را نمی خرم ، کپی هم حتی نمی کنم .

توهماتی که آینده ساز شد

چه کسی اولین حصارها را کشید ؟ چه کسی اولین قفل ها را بساخت ؟ بار اول چه کسی پرچین کشید ؟ درب های چوبین را که تراشید ؟ چه کسی ؟ چه کسی ؟ قابله ی این بی اعتمادی ها که بود ؟

اون دکمه لعنتی

کاش تو زندگی یه دکمه ای بود که وقتی میزدی همه چی تمام می شد ، بی هیچ حرف و حدیثی ، تمام تمام تمام ، نه بهشت نه جهنم ، نه حوری و نه قوری ،با زدنش به ابدیت می پیوستی و دیگه هیچ نشونی ازت نبود ، و پروندت واسه همیشه از قفسه پروندهای انسان ها بیرون میومد و سوزونده می شد ،فکر نمی کنم خیلی خواسته نابجایی باشه ، حداقل حقی که یه آدم می تونه داشته باشه .
نغمه روسپی

برلوسکووونی

این برلوسکنی* انسان عجیبی است ، تو گویی تمام رذالت های عالم سیاست در چهره این مرد متبلور است .


*نخست وزیر اسبق ایتالیا

خرده فرمایشات 10

شده خدا رو گول بزنی ؟ من زدم ، ولی نمی دونم واقعا گول خورده یا که خواسته یه بار دیگه حماقتمو به یادم بیاره!

تراوشات من 2

سفید و سیاه عالم،پوشالی است در نظرم

رنگی میانه این دو میدانم آرزوست

تراوشات من 1

آن دو بال گشوده بر روی پیشانیت دانی چیست ؟


برای من آن دو بالی برای پر گشودن و پرواز است

زمستان است*

یلدا آمد و پائیز رفت ، و اکنون زمستان ، آری زمستان ، زمستان آمد ولی دنیا پایان نپذیرفت و این یعنی دخترک گل فروش پشت آن چهارراه هنوزهم باید سرما بکشد ،و این یعنی نازی ج*نده برای اینکه شب سیر بخوابد همچنان باید بی عشق عشق بازی کند و این یعنی هنوزم در راهروهای مترو کسی هست که با خریدن یک جفت جوراب بتوانی بزرگترین شادی آن روزش را به او هدیه کنی و یعنی هر روز آفتاب برایت طلوع می کند و آسمان و زمین مسخرت گشته اند که تو کاری بکنی ولی تو ...

* فیلمی دلپذیر از رفیع پیتز

کفاره های گناه ناکرده ام

دلم می خواهد کفر بگویم ، کاش می شد که به زمین آیی ، کاش می شد حالت را گرفت کاش می شد .

حسیبتلشسحکخیبتلگشکنسب

رانندگان واحدهای ولیعصر اما ، به جنون من پی برده اند .