آرامش


این روزها خوبه ، یعنی شیب زندگی رو به پیشرفته ، راضیم ، یه کمبودهایی هست ولی توکل به خدا .

دختران مهماندار

بعضی دخترها انگار اساسا ساخته شدن تا خوراک س*ک*س یه عده باشن ، آخه دختر کرامتت پس کجا رفته ؟ 

هیچ !

یه موقع هایی هر چی که فکر می کنم نمی تونم دلیل برای شاد بودن و ادامه این زندگی پیدا کنم .


پ ن : نفست حقه پرویز تناولی : هیچ!

ساپورت

این روزه خور رفتارشون عین معتاداس ، تا همو پبدا می کنن می رن یه گوشه قایم میشن غذا می خورن ، آقا یه جوری همدیگرو ساپورت می کنن (از این ساپورت ها که می پوشن نه ها) که آدم گریه اش می گیره

میشه ؟

نمی دونم اینکه آدم همش بدوئه خوبه یا یه جاهایی هم باید بیخیال شد باید وایساد باید حال کرد باید لذت برد ؟ نمی دونم انگار بعضی از ماها بلد نیستیم چطوری از این دنیا لذت ببریم شبیه اسب هایی شدیم که چشماشونو می بندن و تو شالیزار ازشون بیگار می کشن ، به نظرم میشه خر شد می شه قاطر شد میشه آدم خوبه نشد ولی خوب زندگی کرد ، میشه ؟

new way

با اهداف جدیدی در سر می نویسم این بار

سال خوب ، حال خوب

سال 91 سال خوبی بود راضیم ازش ، راستی امسال بوی بهار رو هم حس کردم ، و این نشونه خوبیه ، سال 92 سال پرامیده ، سالی پر تلاش تر ، سالی پر بارتر .

خیال باطل

حالا که اینهمه بلا تو این کشور داره سرمون میاد ، تو اون دنیا یه امتیازی ،پوئنی ، چیزی به ما میدن که دلمون خوش باشه ؟ مثلا بگن همه حوری های شاسی بلند ماله ایرانیا !؟!

تنهایی

تنهایی همانطور که می تونه منشاء نبوغ باشه ، می تونه شروعی برای جنون باشه ، و یه موقع هایی اینقدر این دو مفهوم به هم نزدیکند که تشخیصش کار آسونی نیست .

خال

تو بچشم من چو خال هندویی و من از برای تو چون تبخال